طی روزهای اخیر، سیگنالها و علایم زیادی در خصوص "مذاکرات وین" از سوی منابع رسمی و غیر رسمی در غرب محابره می شود. اکثر این موارد بیانگر یک حقیقت است : اینکه واشنگتن و تروییکای اروپایی هنوز تصمیم قاطعانه خود را برای احیای برجام اتخاذ نکرده و در عمل ، سعی دارند بدون پرداخت کمترین هزینه و پذیرش کمترین تعهدی، صرفا در ظاهر به این توافق باز گردند.به عبارت بهتر، نتیجه نهایی مذاکرات وین در گروی تصمیم نهایی آمریکا و متحدانش باقی مانده است.
رمزگشایی از مواضع برجامی روسیه
"حفظ مذاکرات در نقطه کنونی"، یعنی نقطه ای که همه از " پیشرفت مذاکرات" و در عین حال " باقی ماندن اختلافات عمده" سخن می گویند، معلول رویکرد خاص غرب در قبال توافق هسته ای با ایران است. "ماریا زاخارووا" سخنگوی وزارت خارجه روسیه اخیرا در نشست مطبوعاتی هفتگی تاکید کرد :
" موضوع بازنگری و یا افزودن موارد جدید به برجام مطرح نیست. در مذاکرات وین در زمینه توافق و هماهنگی ترتیب گام ها و اقدامات ایران و آمریکا برای احیای برجام تا حد زیادی پیشرفت حاصل شده است. امیدواریم که مذاکرات برای بازگشت آمریکا به برجام تا روز 14 ماه جولای ، ششمین سالروز امضای برجام با موفقیت به پایان برسد. ما معتقدیم که همه اقدامات لازم برای احیای برجام در این سند که با زحمت و بهای زیاد بدست امده قید شده است."
آمریکا در مقابل احیای برجام مقاومت می کند
دیپلماتهایی که در مذاکرات برجام مشارکت دارند، معتقدند راز بقای کلی برجام در این است که این توافق ها جایگزین منطقی دیگری ندارد و بدون آن تدابیر امنیتی آسیب پذیرتر می شوند.با همه این اوصاف، مقامات کاخ سفید اصرار دارند "احیای برجام" به گونه ای صورت گیرد که به جای " نقطه قوت"، به یک " اهرم فشار" علیه ایران تبدیل شود. "تضمین گریزی دولت بایدن" در همین راستا قابل تحلیل است. رئیس جمهور آمریکا و همراهانش اصرار دارند که نمی توانند تضمینی در خصوص "بقای برجام در آینده" ارائه دهند زیرا این مسئله متغیری وابسته به " منافع ملی آمریکا" و " تصمیم روای جمهور " در این کشور دارد! بدیهی است که در چنین شرایطی "برجام" حتی اگر احیا شود، توافق ابطال پذیر خواهد بود. توافقی که با یک اشاره بایدن یا رئیس جمهور بعدی آمریکا از بین خواهد رفت.در این صورت، تکرار تجربه دوران ریاست جمهوری ترامپ اجتناب ناپذیر خواهد بود. نباید فراموش کرد که در دوران ریاست جمهوری اوباما ، مسئولین وزارت امور خارجه کشورمان قویا معتقد بودند که رئیس جمهور بعدی آمریکا، حتی اگر به صورت مطلق مخالف توافق برجام باشد، امکان خروج از این توافق و ابطال آن را نخواهد داشت اما این پیش بینی کاملا نادرست از آب در آمد و هزینه های زیادی نیز به کشورمان وارد ساخت.
برجام دیر یا زود ابطال می شود
بدیهی است که "احیای برجام" مترادف با " بقای برجام" نیست. دولت فعلی، از زمان انعقاد توافق هسته ای تا سال 1397 ( زمان خروج دولت قبلی آمریکا از توافق هسته ای ) برجام را به نقطه ثقل سیاست خارجی کشورمان تبدیل کرد. به عبارت بهتر، متاسفانه یک ظرفیت تاکتیکی اندک، محدود و ابطال پذیر، تبدیل به محوری ترین پدیده در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی ما گردید، به گونه ای که به گفته برخی سران اصلاحات و کارگزاران، انعقاد توافق هسته ای به شاخصه ای جهت تقسیم دوران سیاست خارجی ما به قبل و بعد از آن تبدیل شد!
همین مسئله سبب شد تا ما در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی، هزینه های زیادی ار متحمل شویم. پس از خروج آمریکا از برجام، "نقطه ثقل" مدنظر دولت در عرصه سیاست خارجی منهدم شد و تروییکای اروپایی به عنوان شرکای راهبردی آمریکا نیز کمترین اقدامی در راستای احیای واقعی این توافق صورت ندادند.
اما این مسئله سبب نشد تا طرفداران "اقتصاد تحریم محور"یا "اقتصاد مبتنی بر برجام" از مشی اولیه و نادرست خود فاصله بگیرند. پس از پیروزی دموکراتها در انتخابات نوامبر 2020 در آمریکا، دولت بار دیگر احیای "دیپلماسی و سیاست خارجی برجام محور" را در دستور کار قرار داد اما حضور حماسی ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری ، مانع از استمرار این پروسه خطرناک شده است.
اکنون باید این حقیقت را در نظر داشت که " برجام" به دلیل بی تعهدی طرف مقابل دیر یا زود ابطال خواهد شد. ممکن است این اقدام در دوران ریاست جمهوری بایدن یا در دوران ریاست جمهوری فردی دیگری در آمریکا صورت گیرد.
بدیهی است که در سیاست خارجی برجام محور، "قواعد بازی" و " خط کشی زمین بازی" از سوی دشمنان ما صورت می گیرد، اما در صورتی که "برجام" از یک " نقطه ثقل" به یک " محصول تاکتیکی" در عرصه سیاست خارجی ما تبدیل شود، ماجرا کاملا متفاوت خواهد بود.
در این صورت، دیگران حدود و ثغور بازی دولت ما در عرصه روابط بین الملل را تعیین نخواهند کرد و "انفعال " در حوزه سیاست خارجی جای خود را به " کنشگری موثر" خواهد داد.این کنشگری موثر، در گروی تکیه بر استراتژی " خنثی سازی تحریمها" خواهد بود. در این میان، استراتژی" رفع تحریمها" باید در ذیل استراتژی " خنثی سازی تحریمها" تبدیل شود تا محیط بر این استراتژی!
اجزای استراتژی خنثی سازی تحریم را ترسیم کنیم
اکنون، فارغ از اینکه مذاکرات وین به نتیجه خواهد رسید یا خیر، لازم است اجزاب استراتژی خنثی سازی تحریم را ترسیم کنیم. این مولفه ها باید به گونه ای تعریف و عملیاتی شود که در نهایت، منجر به افزایش قدرت مانور ما در برابر هرگونه کارشکنی اقتصادی و سیاسی غربی ها علیه کشورمان تبدیل شود. دموکراتها مدتهاست بر روی تاکتیکی به نام «بازگشت پوچ به برجام» تمرکز کردهاند.
آنها حتی قبل از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این تاکتیک را در اتاقهای فکر خود طراحی و در انتظار فرصتی برای اجرای آن بودند.
بر اساس این تاکتیک، آمریکا در عین اینکه با «بازگشت اعلامی» به توافق هستهای،یکی از اعضای برجام محسوب میشود و خود را مدافع «چندجانبهگرایی در نظام بینالملل» قلمداد میکند، اما در عمل مانع از تعلیق تحریمهای نفتی، بانکی، اعتباری و تجاری علیه ایران میشود.وزارت خزانه داری و وزارت امور خارجه آمریکا در تلاش هستند به هر نحو ممکن این رویکرد را اجرایی کنند.